مرثیه امام صادق علیه السلام
ز هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت
دل مرا که بسی بود خون ، نشانه گرفت
چو جدخویش علی سالهابه خانه نشاند
زد دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت
هنوز خانه زهرا نرفته بود ز یاد
که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت
سپاه کفر به کاشانه ام هجوم آورد
مرا به زمزمه و ناله شبانه گرفت
ز باغ فاطمه صیاد مرغ سوخته را
دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت
سر برهنه و پای پیاده برد مرا
پی اذیت من بارها بهانه گرفت
هنوز خستگی راه بود در بدنم
که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول
که گه به زهر جفا گه به نازیانه گرفت
گرفت تا سمت نوکری زما «میثم»
مقام و سروری و قدر جاودانه گرفت
- توضیحات
- نوحه و مرثیه
- 19 شهریور 1391
- حجة الاسلام شیخ امیرحسین کیانی
- 2796