جواز ساختن قبور أئمّه عليهم السّلام؛ و اهدآءِ فرش و چراغ!
جواز ساختن قبور أئمّه عليهم السّلام؛ و اهدآءِ فرش و چراغ!
بوسيدن قبر إمام همانند بوسيدن قرآن و دست عالِم، بوسيدنِ روح إمام است. و تواضع به عظمت مقام او.[1] نماز خواندن بر سر قبر إمامان بالأخصّ، نه تنها جايز است؛ بلكه ثواب دارد؛ آن هم ثوابى كه هيچ ثوابى به پاى آن نمىرسد. اين گنبدهاى طلا، و درهاى نفيس، همانند جواهرات كعبه، نه از مال مسلمين است كه به ورّاث برسد؛ نه از خمس[2] است كه در مصارف خود خرج شود، نه از زكوات و صَدَقات است كه بايد به مصارف معين و موارد هشتگانه[3] برسد، و نه غنائم جنگى و فيْئ است كه مصرفش مشخّص شده است؛ مِلْك طِلْقِ أفرادى بوده كه براى كعبه و إمام و إمامزاده وقف كردهاند. وقف را شرع مقدّس، صحيح شمرده و امضاء كرده است و هديه را قبول نموده است. در اين صورت شخصى كه با عشق خود در مدّت عمر رنج برده، و قاليچهاى بافته، و يا فلان زن اصفهانى، و يا يزدى، و يا كاشانى، و غيرهنّ، عمرى را زحمت كشيده، و براى روى مرقد مطهّر، يك روپوش چشمه دوزى، و يا مليله كارى، و يا ساير أقسام سوزن كارى، و كارهاى دستى نموده؛ آيات قرآن كه در شأن أهل بيت عليهم السّلام نازل شده، و أشعار عربى و فارسى را به روى آن با شيواترين خطّى مشبّك نموده است- و اين حاصل عمر را كه در هر يك از نمايشگاههاى جهان بگذارند؛ چشمها را خيره مىكند؛ و بَه بَه و آفرين مىگويند؛ و راضى هستند به قيمتهاى گزاف بخرند- براى عالىترين معشوق روحانى و معنوى، يعنى به إمام خود هديه مىكند؛ و چون دستش به او نمىرسد؛ بر مرقدش پهن مىكند.
شما مىگوئيد: هديه نكند. چه كند!! يا به فلان شاه و رئيس جمهور پيشكش كند، و يا بفروشد، و يا به خائنينى أمثال شما بدهد. شماها به اين راضى هستيد؛ و به آن راضى نيستيد؟!
مراقد أئمّه طاهرين، مأمن و ملجأ مردم است. همانطور كه در مشكلات زندگى و مصائب روزگار بدان روى مىآورند؛ دوست دارند بهترين و پاكترين ثمره خود را هديه كنند. لهذا طلاث خود را مىدهند؛ كتب نفيس خود را مىدهند؛ عصا و شمشير خود را مىدهند.
از طرفى اين أشياء خواهى نخواهى مور استفاده تمام زائرين؛ بلكه مؤمنين قرار خواهد گرفت؛ و از طرفى ديگر محفوظ مىماند؛ و از دستبرد گرگانى همچون شما در لباس ميش، حفظ مىشود؛ و ديگر نمىتوانيد به خارج بفرستيد؛ و زينتموزهها و كتابخانههاى كشورهاى كفر بنمائيد!
و على كلّ تقديرٍ چون تصرّفش حرام است؛ بايد به همين منوال باقى باشد؛ و كسى حقّ تصرّف در آنها را ندارد. و اگر تصرّف كند؛ دزدى است؛ مثل آنكه پرده دَرِ حرم را بدزدد؛ و يا آجر و كاشى منصوب بر ديوار را بردارد؛ زينت كردن مساجد جائز نيست؛ نه مراقد أئمّه عليهم السّلام. مسجدى هم كه در جنب مرقد است؛ اگر شرعاً صيغه مسجد بر آن خوانده باشند؛ بايد ساده باشد. آيات قرآن را با خطوط غير طلا، اگر در مساجد هم بنويسند ضررى ندارد؛ و زينت شمرده نمىشود.
نماز خواند در قبرستان و در بين قبور كراهت دارد؛ مگر از هر طرف قبر تا ده ذراع (تقريباً پنج متر) فاصله باشد. و سجده كردن بر قبر حرام است. ولى قبور أئمّه معصومين صلوات الله عليهم أجمعين از اين قاعده عمومى، مستثنى است؛ البتّه سجده بر قبر إمام هم جايز نيست؛ ولى گونه راست را گذاردن مستحبّ است. و نماز خواندن در كنار قبر إمام از أفضل طاعات است، بالأخص در بالاى سر متّصل به قبر؛ و در پائين پا و پشت سر هم خوب است. امّا در جلوى قبر به طوريكه در حال نماز؛ قبر پشت سر نمازگزار قرار گيرد؛ خلاف ادب است. اينها تمام مسائل فقهى است كه در روايات وارد است.
امام شناسى، ج11، ص:253 و 254
[1] گر ميسّر نشود بوسه زنم پايش را هر كجا پاى نهد بوسه زنم جايش را
بر زمينى كه نشان كف پاى تو بود سالها بوسه گه اهل نظر خواهد بود
[2] نيمه أوّل از «آيه 41، از سوره 8: أنفال»: وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِن شَىءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسُهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبَى وَ الْيتَامَى وَ الْمَسَاكينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ إِنْ كنتُمْ أمَنْتُم «و بدانيد آنچه را كه شما بهره مىبريد و منفعت مىنمائيد از هر چيز كه باشد؛ خمس آن براى خداست و براى رسول خدا و ذوى القرباى رسول خدا و يتيمان و مسكينان و در راه واماندگان اگر شما به خدا ايمان آوردهايد.»
[3] آيه 60، از سوره 9: توبه»: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكينَ وَ الْعَامِلِينَ عَلَيهَا وَ الْمُؤلّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِى الرِّقَابِ وَ الْغَارِمِينَ وَ فِى سَبِيلِ اللَهِ وَ ابْنَ السَّبِيلَ فَرِيضَهً مِنَ اللَهِ وَ اللَهُ عَلِيمٌ حَكيمٌ. «مصرف صدقات، براى فقراء، و بيچارگان درمانده، و متصدّيان جمع آورى و مصرف صدقات، و براى متمايل نمودن دشمنان و كافران به إسلام، و براى آزاد كردن بندگان، و براى قرض داران، و آنچه در راه خدا باشد، و براى در راه واماندگان است. اين حكم واجب است از جانب خدا، و خدا دانا و كارهايش از روى اتقان و استحكام و مصالح عاليه است.»
- توضیحات
- معصومین
- 03 شهریور 1391
- حجة الاسلام شیخ جعفر كمالي
- 3150