ورود کاربران

اجمالی از واقعه غدیر خم


 

پس از آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مناسك حج را انجام دادند و با جمعيّتى كه بهمراه آنحضرت بودند آهنك بازگشت بمدينه فرمودند چون بغدير خم(كه در نزديك جحفه است)رسيدند-جبرئيل امين فرود آمد و از خداى تعالى اين آيه را آورد:

يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...

 بايد دانست كه جحفه منزلگاهى است كه راههاى متعدد(راه اهل مدينه و مصر و عراق)از آنجا منشعب و جدا ميشود..و ورود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و همراهان به آن نقطه در روز پنجشنبه هجدهم ذيحجه تحقق يافت

امين وحى الهى آيه فوق الذكر را آورد و از طرف خداوند آنحضرت را امر كرد كه على عليه السّلام را بولايت و امامت معرفي و منصوب فرمايد و آنچه درباره پيروى از او و اطاعت اوامر او از جانب خدا بر خلق واجب آمده بهمگان ابلاغ فرمايد.در اين هنگام آنها كه از آنمكان گذشته بودند بامر پيغمبر بازگشتند و آنها هم كه در دنبال قافله بودند رسيدند و در همانجا متوقف شدند.

 

در اين سرزمين درختان كهن و انبوه و سايه گستر وجود داشت كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله قدغن فرمود كسى زير درختان پنجگانه كه بهم پيوسته بودند فرود نيايد و خار و خاشاك آنجا را برطرف سازند.وقت ظهر حرارت هوا شدّت يافت بطوريكه مردم قسمتى از رداى خود را بر سر و قسمتى را زير پا افكندند و براى آسايش پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله چادرى تهيه و روى درخت افكندند تا سايه كاملى براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فراهم گشت.اذان ظهر گفته شد و آنحضرت در زير آندرختان نماز ظهر را با همه همراهان ادا فرمود.پس از فراغ از نماز در ميان گروه حاضرين بر محل مرتفعى كه از جهاز شتران ترتيب داده بودند قرار گرفتو آغاز خطبه فرمود و با صداى بلند همگان را متوجه ساخت و چنين فرمود:

حمد و ستايش مخصوص ذات خدا است.يارى از او ميخواهيم و باو ايمان داريم

و توكّل ما باو است و از بديهاى خود و اعمال ناروا باو پناه ميبريم.گمراهان را جز او راهنمائى نيست و آنكس را كه او راهنمائى فرموده گمراه كننده نخواهد بود. و گواهى ميدهم كه معبودى(در خور پرستش)جز او نيست.و اينكه محمّد صلّى اللّه عليه و آله بنده و فرستاده او است.پس از ستايش خداوند و گواهى به يگانگى او.اى گروه مردم. همانا خداوند مهربان و دانا مرا آگهى داده كه دوران عمرم سپرى گشته و قريبا دعوت خداوند را اجابت و بسراى باقى خواهم شتافت.من.و شماها هر كدام بر حسب آنچه بعهده داريم مسئوليم.اينك انديشه و گفتار شما چيست؟. 

مردم گفتند:ما گواهى ميدهيم كه تو ابلاغ فرمودى و از پند ما و كوشش در راه وظيفه دريغ نفرمودى.خداى بتو پاداش نيكو عطا فرمايد:فرمود:آيا نه اينست كه شماها بيگانگى خداوند و اينكه محمّد صلّى اللّه عليه و آله بنده و فرستاده او است گواهى ميدهيد؟ و باينكه بهشت و دوزخ و مرگ و قيامت ترديد ناپذير است و اينكه مردگان را خدا بر می انگيزد و اينها همه راست و مورد اعتقاد شما است؟.

همگان گفتند آرى،باين حقايق گواهى ميدهيم.پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله گفت:خداوندا گواه باش،و با تأكيد و مبالغه در توجّه و شنوائى همگى و اقرار مجدّد آنان باينكه سخنان آنحضرت را شنيده و توجّه دارند فرمود:همانا من در انتقال بسراى ديگر و رسيدن بكنار حوض بر شما سبقت خواهم گرفت.و شما در كنار حوض بر من وارد ميشويد.پهناى حوض من بمانند مسافت بين صنعاء و بصرى است و در آن بشماره ستارگان-قدحها و جامهاى سيمين هست.بينديشيد و مواظب باشيد كه پس از در گذشتن من باد و چيز گرانبها و ارجمند كه در ميان شما ميگذارم چگونه رفتار نمائيد؟!در اين موقع يكى در ميان مردم بانك بر آورد كه يا رسول اللّه آن دو

چيز گرانبها و ارجمند چيست؟فرمود آنكه بزرگتر است كتاب خدا است كه يكطرف آن در دست خدا و طرف ديگر آن در دست شما است(كنايه از اينكه كتاب خدا وسيله ارتباط با خداوند است)بنابر اين آنرا محكم بگيريد و از دست ندهيد تا گمراه نشويد.و آن ديگر كه كوچكتر است عترت من(اهل بيت من) ميباشد و همانا خداى مهربان و دانا مرا آگاه فرمود كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نخواهند شد تا كنار حوض بر من وارد شوند.و من اين امر را(عدم جدائى كتاب و عترت را)از پروردگار خود درخواست نمودهام.بنابر اين.بر آندو پيشى نگيريد و از پيروى آن دو باز نايستيد و كوتاهى نكنيد كه هلاك خواهيد شد.سپس دست على عليه السّلام را گرفت و او را بلند نمود تا بحدى كه سفيدى زير بغل هر دو نمايان شد و مردم او را ديدند و شناختند.

و فرمود:اى مردم كيست كه بر اهل ايمان از خود آنها(سزاوارتر)ميباشد؟ گفتند:خداى و رسولش داناترند.فرمود همانا خدا مولاى من است و من مولاى مؤمنين هستم و اولى و سزاوارترم بر آنها از خودشان.پس هر كس كه من مولاى اويم على عليه السّلام مولاى او خواهد بود و اين سخن را سه بار و بنا بگفته احمد بن حنبل پيشواى حنبلىها چهار بار تكرار فرمود.سپس دست بدعا گشود و گفت:بار خدايا.دوست بدار آنكه را كه او را دوست دارد و دشمن دار آنكه را كه او را دشمن دارد و يارى فرما ياران او را و خوار گردان خوار كنندگان او را،و او را معيار و ميزان و محور حق و راستى قرار ده.آنگاه فرمود.بايد آنان كه حاضرند اين امر را بغائبين برسانند و ابلاغ نمايند.هنوز جمعيت پراكنده نشده بود كه امين وحى الهى رسيد و اين آيه را آورد:اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا»در اين موقع پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود اللّه اكبر،بر اكمال دين و اتمام نعمت و خشنودى خدا برسالت من و ولايت على عليه السّلام بعد از من

 

الغدیر ج 1 ص 31

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید