در دل دردي كشم حال و هواي زينب است
در دل دردي كشم حال و هواي زينب است
مذهب من دين و ايمانم ولاي زينب است
تربت كرببلا دارالشفاي دردهاست
هر وجب خاكش عجين با گريه هاي زينب است
زاهدا با ما چه مي گويي ز فردوس برين
جنت و فردوس ما صحن و سراي زينب است
قبله ي اهل سماء در سجده سيماي علي است
سبحه ي حور و ملك از خاك پاي زينب است
اين ندا آمد به ابراهيم در ذبح عظيم
اي خليل ما همه عالم فداي زينب است
از سيوال قبر و روز رستخيزم ترس نيست
چون وجودم ذره ذره مبتلاي زينب است
هيچ اندوهي ندارم از عبور از صراط
در كفم چون چادر لطف و عطاي زينب است
عالم و آدم همه مرهون يك لطف حسين
خود حسين بن علي مست دعاي زينب است
- توضیحات
- مدیحه
- 17 خرداد 1391
- حجة الاسلام شیخ جعفر كمالي
- 4355