حج امام سجاد در کودکی
حج امام سجاد علیه السلام در کودکی
عبد الله بن مبارك گفت سالى براى انجام حج بمكه رفتم در بين راه پسركى هفت يا هشت ساله بود كه در كنار حجاج ميرفت زاد و توشه و مركب سوارى هم نداشت پيش رفته سلام كردم عرض كردم با چه كسى اين بيابانها را طى ميكنى فرمود با آفرينندهى اين بيابان. جوابش بنظرم خيلى بزرگ آمد.
گفتم كو خوراك و مال سواريت؟ فرمود خوراك من تقواى من است و مركبم دو پايم و هدفم مولايم. باز در نظرم بزرگ آمد، عرضكردم پسرم از كدام خانواده هستى؟ فرمود از اولاد عبد المطلب. تقاضا كردم واضحتر بگويد، فرمود از بنى هاشم باز گفتم آشكارتر بگو، فرمود از اولاد فاطمه زهراء عليها السلام، عرضكردم آقاى من هيچ شعر گفتهاى؟ فرمود آرى. تقاضا كردم يكى از شعرهايش را برايم بخواند، اين شعر را خواند.
لنحن على الحوض رواده ندود و نسقى وراده
و ما فاز من فاز الا بنا و ما خاب من حبنا زاده
و من سرنا نال منا السرور و من ساءنا ساء ميلاده
و من كان غاصبا حقنا فيوم القيامة ميعاده
در اين موقع از نظرم پنهان شد تا مكه او را نديدم پس از انجام اعمال حج در بازگشت در ابطح ديدم مردم اطراف يك نفر را گرفتهاند نگاه كردم ديدم همان پسرك است پرسيدم كيست گفتند : زين العابدين عليه السلام است.
زندگانى امام سجاد(ع)و امام محمد باقر(ع)، ترجمه بحار الأنوار ،ص:63-64
- توضیحات
- سیره و فضائل
- 04 تیر 1391
- حجة الاسلام شیخ محمد کمالی
- 5228