برترین مخلوق
سلیمان انصاری گفت : در مسجد النبی نشسته بودیم که علی وارد شد ، پیغمبر اکرم از او استقبال گرمی کرد و او را در برگرفت و پیشانی مبارکش را بوسید و بسیار اکرام و احترام نمود و چند روزی از ازدواج او بیشتر نگذشته بود ، فرمود : آیا میخواهی از ازدواج تو مطلبی را بگویم ؟
فرمود : اگر مایل هستید بفرمایید ، درود خداوند بر شما باد.
رسول خدا فرمود : جبرئیل به من خبر داد که آدم و حوا در بهشت با هم گفتگو و نزاع کردند ، حضرت آدم فرمود : ای حوا ! چه فایده ای در این نزاع و گفتگو است ؟ گفت : میخواهم بفهم خداوند بهتر از من و تو کسی را آفریده است ؟
خداوند تبارک و تعالی به او وحی فرستاد :ای آدم در بهشت گردش کن و نگاه کن چه می بینی ؟
حضرت آدم در ضمن گردش کردن در بهشت ناگهان چشمش به قبه ای افتاد که بدون آویزان بودن به چیزی از بالا ،
و تکیه داشتن بر تاجی بر سر و گردنبندی در گردن و دو گوشواره به گوشهایش بود ، آدم با مشاهده ی آن به سجده افتاد، خداوند تبارک و تعالی به او فرمود : ای آدم ! این چه سجده ای بود ، اینجا که محل سجده و عبادت نبود ؟
آدم عرض کرد : ای جبرئیل ! این قبه ای که زیباتر از آن در بهشت مشاهده نکرده ام چیست ؟
فرمود: این به قدرت خداوند به وجود آمده و برقرار گشته است .
عرض کرد : شخصی که داخل قبه است کیست ؟
فرمود : شخص جاریة حوراء إنسیة تخرج من ظهر نبیّ یقال له محمد صلی الله علیه و آله وسلم
او حوریه ای به صورت آدمیان است و از صلب پیغمبری به نام محمد صلی الله علیه و آله و سلم خارج میگردد .
عرض کرد : آن تاجی که بر سر دارد چیست ؟ فرمود : او پدرش محمد است .
عرض کرد : گردنبندی که به گردن دارد چیست ؟ فرمود : همسرش علی بن ابی طالب است .
عرض کرد :آن دو گوشواره که به گوش دارد چیست ؟ فرمود : آنها دو گوشواره ی عرش الهی ، دو گل خوشبوی بهشت ، دو فرزندش حسن و حسین هستند .
عرض کرد : این زن چگونه در قیامت وارد محشر میشود ؟
فرمود : خداوند تبارک و تعالی فرموده است :
بر شتری قرار میگرد که از شترهای دنیا نیست بلکه قسمت بالای آن از مقامات نورانی پروردگار و قسمت پائینی آن از عظمت الهی و زمامش از رحمت خدا و چهارپای آن از ترسی که ناشی از عظمت الهی است ترکیب یافته و گوشت و پوست آن آب حیات سرشته گردیده است .
پروردگار عالم اراده ی ایجاد چنین مرکبی نموده و آن به وجود آمده است ، زمام آن را هفتاد هزار صف از فرشتگان گرفته و به جلو می برند و همه ی آنها فریاد میزنند:
«غضّوا أبصارکم یا أهل الموقف حتّی تجوز الصدیقة سیدة النساء فاطمة الزهراء»
«ای اهل محشر! چشمان خود را فرو بندید تا آنکه صدیقه ی کبری ، سرور زنان ، حضرت فاطمه الزهرا عبور کند.»
القطره جلد دوم ص 414
- توضیحات
- سیره و فضائل
- 27 فروردين 1391
- محمدسجاد
- 6995
دیدگاهها
خوشا به سعادت دوستداران صدیقه کبری و بدا به حال دشمنان او.